سفر بخیر گل من که میروی با باد
ز دیده میروی اما نمیروی از یاد
کدام دشت و دمن ؟یا کدام باغ و چمن ؟
کجاست مقصدت ای گل ؟کجاست مقصد باد
مباد بیم خزانت که هر کجا گذری
هزار باغ به شکرانه تو خواهد زاد
خزان عمر مرا داشت در نظر دستی
که بر بهار تو نقش گل و شکوفه نهاد
تمام خلوت خود را اگر نباشی تو به یاد سرخ ترین لحظه تو خواهم داد
تو هم به یاد من او را ببوس اگر گذرت
به مرغ خسته پر دلشکسته ای افتاد
غم (چه میشود) از دل بران که هر دو عنان
سپرده ایم به تقدیر هر چه باداباد
بیایم از پی تو گردباد اگر نبرد
مرا همره خود به نا کجا اباد
شعرخیلی قشنگیه
ولی شاعرش کیه؟
با تشکر از نظرتان
غزل از حسین منزوی
از وبلاگتان بهره لازم رابرده ام شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
کلیک کن تو قلب من
http://www.iranmaxim.mg-blog.com
وبلاگهای +/- جایزه 800 دلاری
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
سلام دوست من از توصیف شما در مورد غزلهایم متشکرم و بنده هنوز تازه وارد هستم و بلد نیستم وبلاگتان را رد لینک خودم وارد کنم ابه محض یادگیری چشم .
غزل خیلی زیبایی رو انتخاب کردی . حتما برای شما یاد آور گل سفر کرده یی ه . اما خوب نشون دادی که هرچند سفر کرده و از دیده رفته اما از یاد نرفته . اگه باز دیدیش . . .
تو هم به جای من او را ببوس . . .