بیا تو خیلی خوشت میاد

خالی بستم هیچی توش نیست

بیا تو خیلی خوشت میاد

خالی بستم هیچی توش نیست

دکتر قیصر امین پور

دکتر امین پور در سه شنبه هشتم آبان ۱۳۸۶ به علت عارضه قلبی

دار فانی را وداع گفت .

قالبهای مورد علاقه اش : رباعی غزل  دوبیتی  چهار پاره   مثنوی و نیمائی

در طلیعه دفتر « به قول پرستو »  شاعر با طرح چند پرسش ارتباط خود را با

مخاطب آغاز میکند ؟

چرا مردم قفس را آفریدند    چرا آوازها را سر بریدند

چرا پروازها را پر شکستند   چرا آواز ها را سر بریدند

قیصر از کلیشه ها  فراتر بود   اما چه سود  او شاعر زمانهای بود

که شعر بزرگترین کلیشه ی آن بود .

او در زمانه ای کودکی و نوجوانیش را پشت سر گذاشت که شعر   شعور فاخر

مردم بود  . شعر همواره آبستن حقیقی بود که به منزله غایت اخلاقی  در

پیشانی زندگی نصب شده بود

زیبائی حقیقت و خیر در هم پیچیده بود . اما غنچه فریحه قیصر در زمانی به

تدریج می شکفت که شعر به شعار یدل شده بود . کسانی که از ناحیه شعار

نان میخورند .

و اینچنین شد که سفره شعر پر از نان چرب و گرم شعار بود اما خالی از

حقیقت.شعر دیگر نه تکیه گاهی بود و نه منادی هیچ افقی پیش چشم

مخاطبانش . قیصر در این میانه  پر از ترنم و ترانه بود اما مثل سربازان به جا ی

مانده از نبردی تاریخی . در خیابان گام بر میداشت  حماسه مادر جانش طغیان

کرده بودنداما در خلال سال ها و لحظه های تنهائی به تدریج رسوب کرده بودند

رنگ سردی از مهر عمیق از چشمانش می تراویدند .زمین دیگر جایی برای

قیصر نداشت عجیب بود که زودتر از این جهان نرفت . به خماری چشمان قیصر

که مینگریستی عجب می داشتی از این زمین نفرین شده  که هنوز او را تاب آورده است .  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد